ما غافلیم
يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۵۵ ق.ظ
خاطره ای از شهید مصطفی احمدی روشن:
روبه روی دانشگاه صنعتی شریف تعدادی از خونه های قدیمی و مخروبه وجود داشت که به ذهنمون هم نمی رسید کسی توی این خونه ها زندگی کنه . یه روز مصطفی دستم و گرفت و برد کنار یکی از این خونه ها . اون جا یه خونه قدیمی و نمناک رو دیدم که بجای در ، پرده جلوش آویزون شده بود، یه لامپ معمولی هم جلوی در روشن بود . این در واقع...........(در ادامه مطلب)
این در واقع محل زندگی یه مادر ، با سه تا از بچه های قد و نیم قدش بود . مصطفی با ناراحتی گفت:"ببین اینا چطوری دارن زندگی می کنن ! ما ازشون غافلیم."
بعد تعریف کرد که چند وقته بهشون سر می زنه و برنج و روغن براشون می بره . وقتی هم خودش نمی تونه کمکی بکنه ، چند تا از بچه ها رو می بره تا اونا کمک کنند.
یادگاران 22،ص 22
روحمان با یادشان شاد
ان شاء الله بتوانیم ادامه دهنده راهشان باشیم...