بچه های سایبری

جنگی که بود ، راهی که هست
بچه های سایبری

بچه های سایبری لبیکی است به فرمان جهاد نرم مقام معظم رهبری

آخرين نظرات
دوستان

اهمیت ایام جوانی

شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۵ ب.ظ


همه ی  انسان ها باید 6 منزل را طی کنند: 1) عالم ذر 2) پشت پدر 3) شکم مادر 4) دنیا 5) برزخ 6)قیامت .

آیت الله ناصری حفظه الله: سه منزلش دارای سیر نزولی و سه منزل دارای سیر صعودی می باشد. از عالم ذر به دومی سیر نزولی  وهمچنین تا  شکم مادر هم سیر نزولی ادامه دارد.اما از منزل دنیا سیر صعودی آغاز می شود ومراحلش چنین می باشد:{ الله الذی خلقکم من ضَعف ثم جعل من بعد ضعف قوه ثم جعل من بعد قوه ضعفا وشیبه[1]} (خدا آن کسی است که شما را در اول از جسم ضعیف بیافرید(تولد تا بلوغ) آنگاه پس از ضعف وناتوانی توانا کرد (از بلوغ تا جوانی) وباز از توانایی به ضعف وسستی پیری برگردانید (از جوانی به پیری)

مهم ترین آن همان ایام جوانی است که بهترین فرصت سیر صعودی به طرف خداست.

اسلام توجهی فوق العاده برای این ایام قائل شده است زیرا نقش اساسی در شکل گیری آینده ی انسان خواهد داشت.

جوانی یعنی ایامی که انسان در اوج قوای جسمی و روحی و در اوج انواع استعدادها قرار دارد. این ایام از حدود 19 سالگی شروع و تا 35 الی 40 ادامه دارد.

حضرت علی علیه السلام: ینتهی عقله فی خمسین ثلاثین و ما کان بعد ذالک فبالتجارب [2] (مرحله نهایی عقل انسان تا 35 سالگی است وبعد از آن تجربه خواهد بود.

این قدر این ایام مورد توجه پیامبر علیه السلام بود که حضرت مکه ی تازه فتح شده و دارای حساسیت ویژه را، دست جوانی تازه مسلمان به نام مصعب بن عمیر می سپارند واو را جانشین خود در مکه قرار می دهند.او اولین کسی بود که اولین نماز جمعه را در مکه برگزار کرد.در آخر عمر هم وقتی از حجه الوداع برگشتند  باید مدینه را از افراد فاسد خالی می کردند لذا فرمودند باید به طرف روم حرکت کرد، رومی که قصد حمله به مسلمانان داشت،لذا فرماندهی لشکر به این حساسی را به اسامه 18 یا 20ساله بود،سپردند بعد هم بر تخلف کنندگان از لشکر اسامه لعنت کردند.در زمان پیامبر علیه السلام معمولا اطراف پیامبر را جوانان ایرانی پر می کردند به حدی که روزی اشعث عصبانی شد و به آنان توهین کرد، حضرت روی منبر عصبانی شدند و پای مبارک را روی منبر زدند و فرمودند: شما که مثل حیوان می خورید ومی خوابید ومال جمع کنید، از من می خواهید این جوانان مؤمن را از خود دور کنم.    

معصوم علیه السلام: شیئان لا یعرف فضلهما الا من فقدهما، الشباب والعافیه[3] (دو چیز است که برتریشان معلوم نمی شود مگر وقتی که آنها از دست بروند، جوانی و سلامتی

البته آن جوانی که در قرآن مطرح است سپری کردن ایام کودکی ونوجوانی و غیره نیست، بلکه منظور کسی است که تمام آن قوای جسمی و روحی و استعدادها را در مسیر کمال وکسب علم و تقوا قرار بدهد یا مخلوطی از هردو است.

در حدیثی می خوانیم که از اصحاب امام حسین علیه السلام تحت عنوان جوان یاد شده و حال آنکه آنان از لحاظ سنی همه جوان نبودند. و یا قرآن کریم اصحاب کهف را با اینکه پیرمرد هم بینشان بود تعبیر به فتیه میکند، که در تفسیر آن امام صادق علیه السلام میفرمایند: ای سلیمان مگر نمی دانی اصحاب کهف همه مردانی کامل بودند ولی خداوند آنان را فتی نامیده است، فتی کسی است که به خدا ایمان بیاورد وپرهیزکار باشد.[4]

دوران جوانی دوران آرزوهاست،نقشه ها می ریزد اما بعضی به پیری میرسند وبه اهداف نمی رسند. ولی بعضی حتی به بیش از آنچه که آرزو کرده اند می رسند، حتما شکست اولی و پیروزی دومی بی دلیل نیست، البته بعضی پیروزی ها معلول نبوغ فکری وباطنی است که به وراثت برمی گردد  وقابل تحصیل نیست.، اما اینها اثر زیادی وتعیین کننده ای در زندگی ندارد ، بون نبوغ هم   می شود به درجات بالای علمی وفکری رسید.

جوان می تواند طوری زندگی کند که هرگز پیر نشود ونشاطش را حفظ کند، این قوای جسمانی است که سیر طبیعیش طی می شود وسیر نزولی دارد، اما قوای فکری وروحی ومعنوی سیر صعودی همیشگی دارد، لذا جوانی که فقط به فکر شکم و شهوت است سیر نزولی صرف داردو عکسش سیر صعودی.

اما این شادابی ونشاط جوانی چگونه می ماند؟ جوانی را باید وقف خدا کرد وجوان باید بداند تمام حلال وحرام های الهی در جهت آرامش فکری وروحی و حتی جسمی خود اوست نه محدودیت صرف

اذا شاب العاقل شب عقله و اذا شاب الجاهل شب جهله [5] (هنگامی که عاقل پیر شود عقلش جوان می شود و هنگامی که جاهل پیر شود جهلش جوان می شود ونادانی را از سر می گیرد.)

                           بخت جوان دارد آنکه با تو قرین است            پیر نگردد که در بهشت برین است

                           چو عاقل شود پیر گردد جوان                            ورا عقی واندیشه ای نکته دان

                           چو جاهل شود پیر افتد زکار                             جوان گرددش جهل ای هوشیار

لذا فرمودند: لو وجدت شابا من شباب الشیعه لا یتفقه لضربته ضربا با السیف، ما من شاب یدع لله تعالی الدنیا ولهوها واحرم شبابه فی طاعه الله الا اعطاه الله اجر اثنین وسبعین صدیقا (اگر جوانی از جوانان شیعه را یافتم در حالیکه آگاهی کافی از دین ندارد، او رابا یک ضربه ی شمشیر هلاک می کنم، اگر جوانی در راه اطاعت خدا دنیا و حرام هایش را رها کند خداوند به او اجر هفتاد ودو صدیق را عطا مینماید)

روزی بهلول و هارون علیه اللعنه حمام بودند، هارون  پرسید من چقدر می ارزم؟ گفت:  پنجاه دینار، گفت: این که فقط قیمت لنگم می شود. بهلول گفت: من هم قیمت لنگت را گفتم وگرنه تو ارزشی نداری. روزی هم هارون از وی پرسید بزرگ ترین حیوان دریا چیست؟ گفت نهنگ، گفت بزرگ ترین حیوان خشکی چیست؟ گفت هیچ حیوانی ادعای بزرگی در مقابل بزرگی شما را ندارد.

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی