بچه های سایبری

جنگی که بود ، راهی که هست
بچه های سایبری

بچه های سایبری لبیکی است به فرمان جهاد نرم مقام معظم رهبری

آخرين نظرات
دوستان

۲۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است


رسانه ها همانگونه که قادرند فشار روانی شدیدی برآدمی وارد کنند از این توانمندی هم برخوردارند که مخاطبان را از استرس دور کنند و به آرامش برسانند . تاثیر گذاری محصولاتی که رسانه ها عرضه می کنند برهیچ کس پوشیده نیست . وقتی اشخاص شاهد رخدادی باشند و سپس در معرض اطلاعات جدید و گمراه کننده ای درباره آن قرار بگیرند ممکن است در تشخیص درست از نادرست به اشتباه بیفتند . اطلاعات نادرست که تاثیرشان آنگونه که باید ارزیابی نمی شود ناخود آگاه به مغز افراد هجوم می آورد و تاثیر شدیدی بر ذهن شخص می گذارد . نکته اینجاست که جزییات تجربه های جدید نه تنها تحت تاثیر اطلاعات تلقینی تغییر می کند بلکه از طریق این اطلاعات باور ها و خاطرات کاملا نادرست در ذهن فرد شکل می گیرد.

تاثیر پذیری نوجوانان از محصولات رسانه ای به ساختار ناکامل شخصیت آنها ، رفتار ، نگرش ، نحوه برقراری ارتباط ، تعامل با خانواده ، گروه همسالان ، هم کلاسی ها ،زمان ، مکان ، دفعات مواجهه با محصولات رسانه ای ، ساختار ظاهری و محتوایی این محصولات و عوامل دیگری وابسته است .

 

  • ۸ نظر
  • ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۱
  • sajad jazayeri

چیزی که امکان نداشت
رفته بودیم برای بازدید از موشک های فوق پیشرفته ی روسی. وقتی بازدیدمون تموم شد،حسن رو کرد به کارشناس موشکی روسیه و گفت:"اگه می شه فن آوری این موشک رو در اختیار ما قرار بدید!"ژنرال ها و کارشناسان روسی خندیدند و گفتند:"امکان نداره این فن آوری فقط در اختیار کشور ماست."حسن خیلی جدی و محکم گقت:"ولی ما خودمون این موشک رو می سازیم"و دوباره صدای خنده ی اونا بلند شد.وقتی برگشتیم ایران،خیلی تلاش کردیم نمونه شو بسازیم،ولی نشد.وقتی از ساخت موشک ناامید شدیم ،حسن راهی مشهد الرضا شد.خودش تعریف می کرد،"به امام رضا متوسل شد و سه روز توی حرم موندم.روز سوم بود که عنایت امام رضا رو حس کردم و.......(به ادامه مطلب مراجعه کنید)

حسن طهرانی مقدم

  • ۸ نظر
  • ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۲۱
  • سید

واقعا آدم با این صحبت های دل نشین حاج حسین

روحیه میگره . این فایل صوتی سخنرانی حاج

حسین یکتا با بچه های فضای مجازیه.

خیلی به من کمک کرد ، پیشنهاد می کنم شما هم

گوش کنین.

<<دانلود در ادامه مطلب>>

 

  • ۵ نظر
  • ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۳۱
  • سید

روز آخر چقدر عرفانیست،چشم هایم عجیب بارانیست.

عطر جنت تمام شد افسوس،آخرین لحظه های مهمانیست.

این یه بیت شعر رو یکی از بچه ها چند دقیقه پیش برام فرستاد.ماه خوبی بود حیف شد رفت،ولی خودمونیم پوستمون کنده شد تا این روزه ها رو گرفتیم.

عید سعید فطر بر شما مبارک.

عید سعید فطر

  • ۱ نظر
  • ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۳۹
  • سید

برای ناهار آمده بود چادر، فهمیده بود که یکی از بچه ها غذا اضافه سفارش داده . همه را بیرون روی سنگ های داغ به صورت کلاغ پر و پامرغی تنبیه کرد بچه ها حسابی خسته شده بودند.  بلندشان کرد و گفت : (سعی کنید دروغ بین شما جا باز نکنه شما که در راه خدا می جنگید نباید لقمه ای حرام از گلوتون پایین بره)....!

 بعد هم با یک شوخی از دل همه در آورد .

خاطره ای از سردار شهید حاج حسین خرازی

  • ۱ نظر
  • ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۴
  • sajad jazayeri

کتاب سفر سرخ روایتگر زندگی شهید سید حسین علم الهدی است که بخاطر داستان زیبای زندگی شهید علم الهدی دارای محبوبیت زیادیست . نویسنده ی کتاب سفر سرخ آقای نصرت الله محمود زاده هست . این کتاب برگزیده جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدسه به همین خاطر حتما این کتاب رو مطالعه چه بصورت کتاب چاپی چه بصورت کتاب الکترونیکی.دانلود این کتاب رو به صورت رایگان برای شما دوستان قرار دادم تا استفاده کنید البته بگم این کتاب الکترونیکی بصورت تایپ شده است و اسکن شده نیست.

امیدوارم شهید علم الهدی الگو برای ما جوانان قرار بگیره.

کتاب سفر سرخ

(دانلود در ادامه مطلب)

  • سید
ابلیس یا همان شیطانی که از او به خدای مهربان حکیم پناه می بریم، در قرآن نماد تکبر و استکبار و عصیان و نیز دشمن آشکار انسان است که می ‌کوشد به هر شکل و روشی انسان را به بند کشیده و گمراه و بدبخت سازد.

قرآن ریشه این دشمنی را خود برتربینی بر‌شمرده که موجب شد اطاعت انسان را به عنوان خلیفه خداوند نپذیرد و با عصیان خویش به جنگ با انسان و خدا برود.

این دشمن در تحلیل و گزارش‌ های قرآنی از چنان اهمیت و جایگاهی برخوردار است که بی شناخت خصوصیات و رفتارهای او نمی‌ توان از دست اذیت و آزارهایش در امان ماند. ویژگی مهم ابلیس پنهان بودن وی از چشم انسان است. وجود جنی او که ریشه در آتش دارد، این امکان را برایش فراهم کرده است تا انسان را ببیند؛ در حالی که دیده نشود. (2) از این روست که قرآن به اشکال مختلف و در آیات متعددی به این دشمن پرداخته و شیوه ‌ها و روش ‌های او را تحلیل و تبیین نموده تا انسان با بهره ‌گیری از آموزش‌ ها و توانایی ‌هایی که در ذاتش سرشته و امانت نهاده شده است، خود را از شر و آسیب ‌های او در امان نگه دارد.

(به ادامه مطلب مراجعه فرمایید)

  • ۰ نظر
  • ۱۶ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۳۸
  • sajad jazayeri

بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله :

از این که حسد کردم ...

از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلا نمی دانستم ...

از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم ...

از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم و این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم ...

از این که مرگ را فراموش کردم ...

از این که در راهت سستی و تنبلی کردم ...

از این که عفت زبانم را به لغات بی هوده آلودم ...

از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم ...

از این که منتظر بودم دیگران به من سلام کنند ...

از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم ...

از این که دیگران را به کسی خنداندم ، غافل از این که خود خنده دار تر از همه هستم ..

از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم ...

از این که در مقابل متکبر ها ، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع ، متواضع تر نبودم ...

از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید ...

از این که نشان دادم کاره ای هستم ، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند ...

از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمان به تو بود ...

از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم ، غافل از اینکه تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری ...

از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را در آوردم ...

از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند ...

از این که از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم و پر حرفی کردم ...

از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی، مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم ...

از این که نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم ...

از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا  هر کسی را مسخره کردم ...

از این که " خدا می بیند " را در همه کارهایم دخالت ندادم ...

از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل ، یا حسد و یا... به نشنیدن زدم...      از.........


                                                       فراز هایی از توبه نامه شهید 13 ساله ( علیرضا محمودی )

  • ۰ نظر
  • ۱۶ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۲۷
  • sajad jazayeri

به خانمش گفت : ( اگر چیزی لازم داری بنویس تا بخرم .) خودکار را برداشت تا بنویسد . یک دفعه مهدی داد زد ( اون خودکار را بزار سر جاش ، از خودکار خودمون استفاده کن ، اون مال بیت الماله ) ترسید ،فکر کرده بود حالا چی شده ؟! می خواست بهانه بیاورد که اینقدر سخت نگیر .

اما مهدی گفت : ( به کسی کار نداشته باش ، ما باید ببینیم حضرت علی علیه السلام چطور زندگی می کردند .)

خاطره ای از شهید مهدی باکری

 

  • ۲ نظر
  • ۱۶ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۰۰
  • sajad jazayeri

...ادامه

نتیجۀ تماشای این‌گونه فیلم‌ها چیزی نیست، مگر پاشیده‌شدن خانواده‌ها و طلاق، به وجود آمدن پسران و دختران فراری و نامشروع، قتل‌های خانوادگی، خیانت و تمکین نکردن همسران به یکدیگر، بدحجابی که از مهم‌ترین معضلات اجتماعی ما است، اطاعت‌نکردن فرزندان از والدین، پرشدن زندان‌ها و... . رئیس پلیس وقت امنیت اخلاقی استان اصفهان در سال 1387 می‌گفت: با بررسی زندان‌ها، متوجه شدیم که علت عمده ارتکاب جرم‌ در اکثر جوانان ماهواره است؛ دادستان یکی از شهرستان‌های استان اصفهان نیز در جلسه ای می‌گفت: براساس بررسی‌های انجام شده، معلوم گردید که‌ اکثر پرونده‌های موجود در دادگستری، ریشه در ماهواره دارد.

(به ادامه مطلب مراجعه شود)

  • ۰ نظر
  • ۱۶ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۰۸
  • sajad jazayeri